هوالجمیل
حسین، سر داده چون بهر خدایش
خدا ریزد دو عالم را به پایش
خدا با انبیا و اولیایش
عزادارند در ماتمسرایش
چو باشد حضرت حق، خونبهایش
به هر مجلس بُود صاحب عزایش
***
بُود پیوسته جاری فیض یزدان
به زیر قُبه ی شاه شهیدان
ندارد هیچ جائی گرچه رُجحان
به این شش گوشه ی ایثار و احسان
ولی هرجا به پا شد خیمههایش
بُود یک گوشه از صحن و سرایش
***
به هرجا هیئتی با قلب خسته
پی ذکر مصیبت، تکیه بسته
در آنجا مادر پهلو شکسته
میان سوگوارانش، نشسته
تشکر میکند در گریههایش
ز عُشاق حسین سر جدایش
***
هزاران شعله ی نفرین و لعنت
به جمع قاتلانش تا قیامت
به نزد حق، سلام و اشک امت
بُود با منتقم ، تجدید بیعت
که باشد وارث تیغ و لوایش
و باشد خیل شیعه، جانفدایش
***
بُود هر هیئتی هرجا عزادار
زده سنگر علیه هر ستمکار
که در اردوی سقای علمدار
کند مشق حماسه، مشق ایثار
و در هیهاتمِنَّاالذِلههایش
کند فریاد: حق اولیایش
***
به قربان حسین و کربلایش
که میسوزد دل عالم برایش
فدای عترت غم مبتلایش
که دیده بر فراز نی، نوایش
خداوندا به حق بچههایش
ببخشا عاشقان با وفایش
والسلام
محمد حسین صادقی - غلام
زرقان فارس – محرم 1438 – مهر 1395